محل تبلیغات شما
صدبار گفته­ ام نکن اینقدر دلبری اما بگیر حرف مرا باز، سرسری می­ ترسم آخرش خبر فتنه­ های تو با بیت­ های من، برسد بیت رهبری در حیرتم چرا دل سجاده­ گردِ من، روکرده سوی قبلة چون تو سبک سری؟ درمانده در ستایش تو شعر فارسی هر غمزه ­ات غزل شده در رقص آذری هر دلبر آب و رنگ به رخ می­ کشد، ولی تو زیرکی و زیره به کرمان نمی­ بری از طرح چشم مست تو بر بوم صورتت هرگز ندیده ­ام هنرِ دل­نشین­ تری می­ گفت مادرت، سری از دختران شهر حق داشت، در شکستن دل از همه سری ویران نگشته­

روز من هم شبی به سر برسد

عشق تو یک روز ما را آسمانی می‌کند

معنی درس پنجم : «ظلم ظالمان»

تو ,می­ ,نمی­ ,کرمان ,بری ,های ,زیره به ,و زیره ,به کرمان ,کرمان نمی­ ,نمی­ بری

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها