هله نومید نباشی که تو را یار براند گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟ در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند. نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد نهلد کشته خود را، کشد آن گاه کشاند چو دم میش نماند ز دم خود کندش پر تو ببینی دم یزدان به کجا هات رساند به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او نکشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد بدهد روز من هم شبی به سر برسد
عشق تو یک روز ما را آسمانی میکند
معنی درس پنجم : «ظلم ظالمان»
تو ,دم ,ز ,ببندد ,میش ,چو ,نه که ,همگی ملک ,بر تو ,تو ببندد ,و اگر
درباره این سایت