محل تبلیغات شما
من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر، از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی تو همایی و من خستة بیچاره، گدای پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی بنده وارت به سلام آیم و خدمت بکنم ور جوابم ندهی می‌رسدت کبر و منی مرد راضیست که در پای تو افتد چون گوی تا بدان ساعد سیمینش، به چوگان بزنی مست بی خویشتن از خَمر، ظلوم است و

روز من هم شبی به سر برسد

عشق تو یک روز ما را آسمانی می‌کند

معنی درس پنجم : «ظلم ظالمان»

تو ,دل ,بروند ,منی ,چون ,دادم ,به تو ,من چرا ,به من ,تو دادم ,و من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

علوم تربیتی